نوشته شده توسط : تاجر ایرانی
 
 
تجارت پرداخت به ازاي كليك (PPC) همانند حمله خلافكاران به آن بسيار بزرگ و وسيع است. موتورهاي جست‌وجو اكنون پنجه در پنجه كساني انداخته‌اند كه اقتصاد اين سيستم را نشانه گرفته‌اند. استارت كاف، شركت هوايي چارتر خود را در سال 2002 در ميامي پايه‌گذاري كرد. JetNetwork بنا به روش قرن بيست و يكمي، در اينترنت و با استفاده از موتورهاي جست‌وجو به تبليغ پراخت. هر كس در گوگل به دنبال <چارتر هوايي ميامي> بگردد، علاوه بر دريافت فهرستي از نتايج، در كنار صفحه، متن آبي رنگي را مي‌بيبند كه به پايگاه اينترنتي JetNetwork پيوند خورده است. تبليغ در جست‌وجوگرها براي تجارت كاف سود سرشاري داشته است. مشتريان او را طيف وسيعي از شخصيت‌ها، عكاسان روزنامه، بيماران و مردمي تشكيل مي‌دهند كه براي رفتن به ميامي يا خارج شدن از آنجا عجله دارند. او اگر مي‌خواست شركت خود را به صورت سنتي تبليغ كند، بايد از راديو و تلويزيون يا روزنامه‌ها و مجلات معروف استفاده مي‌كرد. حتي اگر كاف پول كافي براي چنين تبليغات وسيعي داشت، باز هم نمي‌توانست نظر بسياري از مشتريان را جلب كند و عملاً هزينه زيادي را هدر مي‌داد. اما با تبليغ روي موتورهاي جست‌وجو، همه نام JetNetwork را مي‌بينند؛ حتي آن‌هايي كه فعلاً قصد مسافرت به ميامي يا خروج از آن را ندارند.

تبليغات هنوز هم گرانقيمت است. اين نحوه از تبليغات را پرداخت به ازاي كليك ‌(PPC) مي‌نامند؛ زيرا شركت تبليغ‌شونده به ازاي هر كليك كاربر، پولي را به موتور جست‌وجو پرداخت مي‌كند. هزينه و محل تبليغ به پولي بستگي دارد كه اين شركت‌ها به ازاي هر كلمه مي‌پردازند. از سوي ديگر هر چه شركت‌هاي مشابه بيشتري وارد رقابت تبليغاتي PPC مي‌شوند، هزينه تبليغ لينك‌هايي كه در صدر قرار مي‌گيرند افزايش مي‌يابد: ده دلار و گاه سي دلار به ازاي هر كليك! در حالي كه هر پيوند ممكن است هزاران بار در ماه كليك شود.

وقتي كاف متوجه شد بيش از چهل درصد كليك‌ها تنها از طرف يكي از شركت‌هاي رقيب در نيويورك بوده است، بسيار خشمگين شد؛ زيرا به گفته وي اين كار تنها هزينه تبليغات آن‌ها را بالا ‌برده است. شركت‌ها معمولاً هزينه مشخص و محدودي را براي تبليغات تعيين مي‌كنند و اين بدان معني است كه كليك‌هاي تقلبي شركت تبليغ‌شونده را از صفحه تبليغ خارج مي‌كند، <و هنگامي كه آنجا نباشيم، سهم خود را از بازار از دست مي‌دهيم.

قرباني‌
كاف يكي از قربانيان <كليك‌هاي تقلبي> است؛ يعني قرباني يك اِشكال اجرايي در تبليغات مبتني بر كلمه. به اين صورت كه رقيب مي‌تواند با كليك‌هاي تقلبي هزينه تبليغات شركت را به گونه‌اي بالا ببرد كه حريف به راحتي از ميدان بيرون شود. شكل دوم كليك تقلبي  كه پيچيده‌تر است، نوع دوم تبليغات PPC را نيز تباه مي‌كند: تبليغ موتورهاي جست‌وجو در انواع پايگاه‌هاي وب، از وبلاگ‌هاي شخصي گرفته تا پايگاه وب شركت‌هاي بزرگ.

موتورهاي جست‌وجو محتويات يك پايگاه وب را ذخيره و آگهي‌هاي متناسب با آن را مشخص مي‌كنند. (آشناترين آن‌ها برنامه AdSense گوگل است، كه برچسب ads by goooooogle آن را روي برخي صفحه‌هاي اينترنتي ديده‌ايد. تبليغ در خود گوگل توسط برنامه جداگانه‌اي به نام AdWords صورت مي‌گيرد.) بنابراين، وبلاگ‌نويس‌هايي كه از تجربيات شخصي خود درباره مسافرت هوايي مي‌نويسند و براي ميزباني چنين تبليغاتي انتخاب شده‌اند، ممكن است در صفحات خود پيوندهايي را با JeNetworks بيابند.
 
اگر يكي از بازديدكنندگان آن وبلاگ روي پيوندي كليك كند، موتور جست‌وجو درآمد حاصل  را با آن وبلاگ تقسيم مي‌كند. گرچه اين همكاري تبليغاتي موفقيت زيادي را براي تبليغ‌شوندگان، موتورهاي جست‌وجو و خود پايگاه‌هاي ميزبان به همراه داشته است، انگيزه زيادي را نيز براي تقلب به وجود آورده است. <براي كسب درآمد كافي است راهي براي كليك كردن تبليغاتي بيابي كه توسط گوگل يا ياهو به صفحه وب شما فرستاده شده است.> جوزف هولكمب، مشاور بازاريابي موتورهاي جست‌وجو، با بيان اين مطلب ادامه مي‌دهد: <كليك اول ده دلار، كليك دوم ده دلار، و همينطور تا آخر.>

درآمد
طبق گزارش اداره تبليغات تراكنشي، پرداخت به ازاي كليك بيشترين رشد را در بخش تبليغات دارد. ياهو بنا به گفته ميشل ايگان، مدير بازاريابي موتور جست‌وجوي شركت، 250 ميليون فهرست انفرادي تهيه كرده است. ياهو در بيانيه مالي خود چيزي درباره درآمد PPC خود نمي‌گويد، اما يكي از تحليلگران گلدمن به نام آنتونيو نوتو اعتقاد دارد تبليغات كلمه‌اي نيمي از درآمد 7/3 ميليارد دلاري شركت را در سال 2005 تشكيل مي‌دهد.

سهم شركتي مانند گوگل از PPC از اين هم بيشتر است. طبق كارشناسي نوتو، درآمد گوگل در سال 2005 بالغ بر 1/6 ميليارد دلار بوده است كه در حدود 99 درصد آن از راه تبليغات كلمه‌اي بوده است (56 درصد از راه AdWords و 43 درصد از راه AdSense، طبق گزارش مالي چهار ماهه شركت). اين درآمد، گوگل را سرآمد همه رسانه‌هاي تبليغاتي، اعم از تلويزيون و روزنامه كرده است. تمام اين درآمد از راه همين پيوندهاي كوچك آبي رنگ بوده است؛ چيزي كه تا پنج سال پيش اصلاً بدان اهميت داده نمي‌شد، ولي اكنون به عمده‌ترين منبع بازاريابي بدل شده است؛ مگر آن كه كليك‌هاي تقلبي  آن را نابود كنند.

اگر چنين اتفاقي بيفتد، اثرات آن در همه شبكه ظاهر خواهد شد. موتورهاي جست‌وجو با تقسيم درآمد تبليغاتي با پايگاه‌هايي كه ميزبان تبليغات مي‌شوند، به سرمايه‌گذاران عمده اينترنت روي محتوياتي تبديل شده‌اند كه مردم را به سوي خود مي‌كشانند. برخلاف سرمايه‌گذاران بزرگ كه از سرمايه‌گذاري عمده در اينترنت پشتيباني مي‌كنند، موتورهاي جست‌وجو پيش‌درآمدي را براي طيف وسيعي از اين پايگاه‌ها فراهم كرده‌اند و PPC از نمونه اين منابع درآمدي است. اگر كليك‌هاي تقلبي  شيوع پيدا كند، اين بخش از كسب درآمد اينترنتي از كار خواهد افتاد.

تخمين دقيق آمار كليك‌هاي تقلبي مشكل است، گاه آن را يك از ده و گاه آن را تا يك از دو اعلام مي‌كنند. طبق تخميني كه شركت MarketingExperiments.com از سه تبليغات آزمايشي PPC روي گوگل به عمل آورده‌است،
 5/29 درصد كليك‌ها تقلبي بوده‌اند. اين ميزان فارغ از مقدار فعلي‌ آن رو به افزايش است. داستان گوگل و ياهو و شركت‌هاي بزرگ PPC با خلافكاران به بازي موش و گربه شبيه شده است.
 
هرچه آن‌ها روش‌هاي امنيتي خود را ارتقا مي‌دهند، روش‌هاي كليك تقلبي  با به كارگيري نرم‌افزارهايي كه تشخيص مبدا كليك را سخت مي‌كند، پيچيده‌تر مي‌شود. در حال حاضر شركت‌هاي جست‌وجو و مشتريانشان بر اين باورند كه مشكل تحت كنترل درآمده است. اما برخي ديگر از ناظران مانند هولكمب چنين اعتقادي ندارند و خسارت ميلياردي اين كليك‌ها را براي اين صنعت، مخاطرهآميز قلمداد مي‌كنند.

مخاطره در ماه اكتبر گذشته، بوريس الپينر مطلب متفاوتي را درباره ترافيك تبليغات PPC ورودي به شركت خود بيان داشت. الپينر به عنوان نايب رئيس بازاريابي RingCentral، كه يك شركت مخابراتي آنلا‌ين است و از ياهو براي توزيع تبليغاتRingCentral روي پايگاه‌هاي وب با محتويات مرتبط استفاده مي‌كند، مسئِول برنامه ضد كليك تقلبي  شركت نيز هست. او با دقت در داده‌هاي گردآوري شده خود دريافت كلمه fax software download كه تا پيش از اين روي آن هيچ‌گاه كليك نشده بود، ناگهان مورد هجوم كليك قرار گرفته است. اين كليك‌ها طي چهار هفته، هزينه‌اي بالغ بر 2500 دلار براي شركت دربر داشته است <كه چنانچه ادامه يابد، مي‌تواند در دراز مدت قابل توجه باشد.>

با توجه به ناگهاني بودن اين حجم از كليك، الپينر بررسي بيشتري به عمل آورد. هنگامي كه يك كاربر وارد يك پايگاه وب مي‌شود، سرويس‌دهنده آن پايگاه به داده‌هايي مانند URLاي كه كاربر از آنجا آمده است و آدرس IP او دقت مي‌كند. كاف، مديرعامل شركت چارتر هوايي، از طريق اين داده‌ها دريافت كه كليك‌هاي تقلبي  كار شركت رقيب بوده است. الپينر در موردي كه خود با آن درگير بود، الگويي تكراري را مشاهده نكرد. خود او مي‌گويد

اعتماد
تابستان گذشته، ناتان مك كلوي، رئيس شركت چارتر ‌Auction.com در كويني ماساچوست، سروري قديمي را در شركت يافت كه حاوي ركوردهاي قديمي مشتريان از سال 2002 بود. بسياري از آن‌ها را مشترياني تشكيل مي‌دادند كه از طريق گوگل يا ياهو جذب شده بودند. نكته جالبي كه او در بررسي آن‌ها يافت  اين بود كه تعداد زيادي از آن‌ها از دانمارك ثبت شده بودند؛ جايي كه سرويس‌دهي شركت تقريباً صفر است. اما هنگامي كه مك كيلي از آن دو شركت درباره مبدا كليك‌هايي كه براي آن‌ها پول پرداخت كرده بود پرسيد، پاسخي دريافت نكرد.
 
آن‌ها تنها تعداد كليك‌ها را اعلام كردند. او كه از پاسخ آن‌ها اقناع نشده بود، با توسل به وكيل خود درخواست عودت پول‌هاي پرداختي را كرد. او مي‌گويد <من مطمئنم طي اين چند سال ميليون‌ها دلار بابت كليك‌هاي تقلبي پرداخته‌ام.> طبق اظهارات مك كيلي، اين دو شركت هم از بازگرداندن هزينه وي سر باز زده‌اند و هم از دادن اطلاعات بيشتر در اين زمينه. گوگل پاسخ خاصي را در اين زمينه نداده است و ياهو گفته كه دستور پيگيري موضوع را صادر خواهد كرد.

تقلب
شركت‌هاي PPC براي حفظ اعتماد مشتريان بايد شفاف‌تر عمل كنند؛ زيرا كليك‌هاي تقلبي  روز به روز بيشتر  و پيچيده‌تر مي‌شوند. يك شركت هندي در پاسخ به نياز به اين‌گونه كليك‌ها، عده‌اي را به طور مخفيانه در جايي جمع كرده بود و از آن‌ها مي‌خواست مدام روي آگهي‌ها كليك كنند (ظاهراً با افشاي اين موضوع در سال 2004 توسط Times of India تعداد اينگونه مراكز كمتر شده است). برخي ديگر از شركت‌ها به روش تقلب احساسي رو آورده‌اند.

به اين صورت كه با استخدام افرادي مدام صفحه موتور جست‌وجو را باز مي‌كنند تا بدون كليك كردن روي آن، آگهي را حذف كنند. (گوگل و ياهو آگهي‌هاي بي‌طرفدار را حذف مي‌كنند). برنامه‌نويسي به نام ميشل برادلي، متهم به نوشتن برنامه‌اي شد كه مبدا كليك‌ها را اشتباه جلوه مي‌داد.

سرويس امنيتي او را دستگير كرد و متهم‌شد كه با تهديد گوگل به انتشار نرم‌افزار خود در اينترنت، از آن‌ها صدهزار دلا‌ر پول درخواست كرده است. البته اين كار مانع انتشار چنين نرم‌افزارهايي در اينترنت نشده است و هم اكنون مي‌توان آن‌ها را از اينترنت دانلود نمود.

برخي ديگر از شركت‌هاي scammer، سيستم‌هاي همكار خود را با استفاده از بلاگ‌هاي ساختگي (بلاگ‌هاي اسپم يا splogها) ايجاد مي‌كنند.

اين محتواهاي تقلبي با كپي خودكار مطالب از ديگر پايگاه‌هاي وب، تركيب كلمه‌هاي اساسي و در نهايت امضاي آن‌ها به عنوان همكاران گوگل و ياهو مي‌سازند. اين پايگاه‌ها با استفاده از نرم‌افزارهايي كه آن‌ها را به وبلاگ‌هاي شناخته شده واقعي پيوند مي‌دهد، موتورهاي جست‌وجوگر را وادار مي‌كنند آن‌ها را در بالاي فهرست نتايج خود قرار دهند و به اين ترتيب با ايجاد ترافيك، روي آگهي‌ها كليك مي‌كنند.

وقتي جست‌وجوگران بي‌خبر اينترنت از اين splogها بازديد مي‌كنند، در تلاشي بيهوده براي دست‌يافتن به متن مورد نظر ناخواسته پيوندهاي تبليغي را كليك مي‌كنند. امروزه هزاران splog وجود دارند كه فضاي بلاگ‌ها و موتورهاي جست‌وجويي كه آن‌ها را فهرست مي‌كنند، تهديد مي‌كنند. Splogها سود زيادي براي ايجادكنندگانش دارند و از اين رو انگيزه بسياري ايجاد مي‌كنند. طبق نظر RSS to Blog، كه يك شركت فروش نرم‌افزارهاي توليد بلاگ خودكار در بروكلين است، splogerها مي‌توانند بدون هيچ زحمتي و تنها از طريق PPC ماهانه ده‌ها هزار دلار درآمد كسب كنند.

زامبي‌
احتمالاً يكي از نگران‌كننده‌ترين تهديدها، شبكه‌هاي زامبي است: شبكه‌اي متشكل از تعدادي ماشين متصل به يكديگر كه توسط يك نرم‌افزار خرابكار كنترل مي‌شوند. اين كامپيوترها بدون اطلاعِ دارنده ماشين به صورت پيوسته اسپم، كرم و ويروس منتشر مي‌كنند، سرويس‌ها را از كار مي‌اندازند و در فعاليت‌هاي ضداجتماعي مشاركت مي‌كنند. تعداد اين شبكه‌ها بسيار زياد است. ماه اكتبر گذشته، پليس هلند سه مرد را دستگير كرد كه به صورت غيرمجاز 5/1 ميليون رايانه را كنترل مي‌كردند. بنا به گفته تيرني اين شبكه‌ها در ماه‌هاي اخير به صورت مؤثري به كليك‌هاي تقلبي روي آورده‌اند. خود او سابقاً يكي از اين افراد بوده است. ماشين‌هايي كه تحت كنترل اين شبكه‌ها به ربات تبديل شده‌اند، در سرتاسر دنيا پراكنده شده‌اند و در بازه‌هاي زماني نامشخص كليك‌هايي مي‌كنند كه تشخيص تقلبي بودن آن‌ها بسيار مشكل است.

كليك كردن تقلبي به روش زامبي در حال گسترش است، اما تا زماني كه اهداف آن‌ها منحصر به شركت‌هاي تبليغ شده باشد مي‌توان خطر ناشي از آن‌ها را محدود دانست. لوي از سيمانتك مي‌گويد: شركت‌هاي PPC مي‌توانند به قربانيان چنين كليك‌هايي سرويس ماهيانه رايگاني را ارائه دهند و آن را به حساب هزينه‌هاي تجاري بگذارند كه گاه از پرداخت آن‌ها گريزي نيست. اما اگر كسي تصميم بگيرد به كل سيستم PPC حمله‌ور شود، موضوع فرق مي‌كند و بايد دايره تأثيرات آن را بسيار فراتر دانست. لوي مي‌گويد: <نوشتن كرمي كه در شبكه به راه بيفتد و روي هر آگهي تبليغاتي كليك كند، چندان دشوار نيست. اگر تعداد زيادي از چنين كرم‌هايي در شبكه به راه بيفتند و ميليون‌ها و بلكه ميليارد كليك توليد كنند، ديگر راه مقابله به مثلي با آن وجود نخواهد داشت.>

آيا واقعاً مي‌توان چنين خطري را محتمل دانست؟ باتلر، از ‌chase law،‌ مي‌گويد: <اي كاش برخي اين‌قدر بي‌مسئوليت نباشند. اما از آنجا كه برخي واقعاً روحيه مثبتي ندارند، نبايد چنين خطري را ناديده گرفت. بعضي ارتكاب خلاف را صرفاً به خاطر خلاف بودنش دوست دارند.>

تجارت‌
كلمه <كليك تقلبي> را در يكي از موتورهاي جست‌وجو تايپ كنيد تا بيش از سي ميليون پايگاه وب و تبليغ شركت‌هاي مختلف را كه براي كمك به قربانيان كليك‌هاي تقلبي آمادگي دارند بيابيد. در سمت راست صفحه پيوندهايي با پايگاه‌هايي مربوط به شركت‌هاي خاصي وجود دارد. اين شركت‌ها با دامن زدن به ترس مشتريان درباره آلوده شدن كل سيستم به كليك‌هاي تقلبي نظر آن‌ها را به سوي خود جلب مي‌كنند؛ آن هم با روش تبليغات مبتني بر كلمه در ياهو و گوگل. در آخرين جست‌وجوي ما با استفاده از موتور گوگل در اين باره، سي شركت به عنوان نتيجه نشان داده شد (نام شركت Click Defense با عملكردش همخواني داشت. آن‌ها در ماه ژوئن درخواستي را به گوگل دادند كه طي آن ادعا شده بود كلمه تبليغي به دام كليك تقلبي افتاده است).

بسياري از اين شركت‌ها تنها به شركت‌هاي تبليغ شونده كمك مي‌كنند تا وظيفه سنگين بررسي لاگ‌هاي داخلي منبع خلاف را به ديگري واگذار كنند. از شركت‌هايي كه علاوه بر اين كار، وظيفه سنگين‌تري را نيز انجام مي‌دهد،Visitlab در سانتا‌كروز كاليفرنياست. بنا به گفته مديرعامل شركت ويكاس كديا، كليك‌هاي ورودي مشتركان Visitlab  از طريق نرم‌افزاري ويژه هريك، تحت نظر قرار مي‌گيرد. اين نرم‌افزار كه هم اكنون از نسخه بتاي آن استفاده مي‌شود، از بلوك‌هايي تشكيل شده است كه به دنبال شناسايي رفتارهاي مشكوك مي‌باشند. مثلاً استفاده از پروكسي يا كليك از ناحيه‌اي كه تحت پوشش آن سرويس قرار ندارد. كديا معتقد است با بررسي پيوسته رفتار كليك‌ها و تنظيم پيوسته نرم‌افزار مي‌توان موفق به شناسايي حتي يك كليك تقلبي نيز شد. او مي‌گويد: <گوگل مي‌تواند همه اين كارها را انجام دهد. اما معلوم نيست همه به آن‌ها اعتماد كنند. ما شركت ثالث هستيم و نفعي از كليك‌هاي تقلبي  نمي‌بريم.>

راهكار
بيل گراس، مردي كه PPC را در اواخر دهه نود و پس از به دست گرفتن مديريت شركت تازه تأسيس Idealab ابداع نمود، استدلال مي‌كند كه به ‌رغم تلاش‌هاي هوشمندانه زيادي كه براي مقابله به كليك‌هاي تقلبي صورت گرفته، اين كليك‌ها به صورت جدي بر تبليغات PP سايه افكنده است. او اعتقاد دارد اين امر در نهايت به تغيير مدل تبليغات از پرداخت به ازاي كليك، به پرداخت به ازاي عمل (مانند پرداخت به ازاي تبادل مالي يا پرداخت به ازاي تملك) تغيير خواهد كرد. نام آن هرچه باشد، تبليغ كنندگان زماني به پول حاصل از تبليغ خود مي‌رسند كه كليك، منجر به رفتار خاصي مانند خريد يا ثبت نام در پايگاه منجر شود. گراس در اواخر سال 2004 موتور جست‌وجوي CPA را به نامSnap.com راه‌اندازي كرد.
 
هنگامي كه مشتريان بليت پرواز را جست‌وجو مي‌كنند، تبليغات مربوط به آن نمايش داده مي‌شود. شركت‌هايي كه در Snap تبليغ مي‌شوند، زماني پول پرداخت مي‌كنند كه مشتري از آن‌ها بليت خريداري كند. در اين صورت خلا‌فكارها حتي با استفاده از شبكه‌هايي مانند زامبي نيز نمي‌توانند كاري از پيش ببرند؛ زيرا ديگر پرداخت تنها به ازاي كليك نيست و بايد عملي مانند خريد صورت گيرد. اين نرم‌افزار نيز دوران آزمايشي خود را مي‌گذراند و بنا به آمارهاي رسمي، 2300 آگهي به روش CPA در آن ثبت شده است. البته اين ميزان به زحمت به دو درصد تبليغات گوگل يا ياهو مي‌رسد.

ايگان مي‌گويد: ياهو به دنبال روش پرداخت به ازاي عمل نيست؛ زيرا اين روش مستلزم در اختيار گذاشتن برخي داده‌هاي اساسي به شركت‌ها است. او مي‌گويد: <ما از آن‌ها خواهيم خواست ميزان فروش خود را به ما اعلام كنند. اگر ما براي رقباي آن‌ها نيز تبليغ كرده باشيم، از ميزان فروش آن‌ها نيز مطلع خواهيم بود. اين‌ها اطلاعاتي نيست كه شركت‌ها علاقمند به در اختيار گذاشتن آن‌ها به شركت ثالثي باشند.> او مي‌گويد: <بعيد مي‌دانم در آينده نزديك PPC از دور خارج شود، از اين رو ما با اسپم‌هاي كليكي (لغت مورد علاقه ياهو براي كليك‌هاي تقلبي) بسيار جدي برخورد مي‌كنيم.>

مبارزه‌پاسخ احتمالي به نگراني درباره امنيت ممكن است در گوگل والت داده شده باشد. البته تاكنون چيزي از اين طرح تازه مطرح نشده است، اما ظاهراً از همان مدل خريدي تبعيت مي‌كند كه يك جست‌وجوگر اينترنتي پس از كليك روي يك آگهي گوگل طي مي‌كند. گوگل مي‌تواند اين فرايند را تا زمان پرداخت پول خريد به شركت، بدون اطلاع از قيمت و ديگر اطلاعات حساس، پي بگيرد. گوگل والت نيز مانند برنامه پرداخت به ازاي عمل گراس نسبت به كليك‌هاي تقلبي  فاقد حساسيت است و عملكرد شبكه‌هايي مانند زامبي را بي‌تأثير مي‌كند.

كسي فكر نمي‌كند با همه اين اقدامات بتوان جلوي كليك‌هاي تقلبي را گرفت. تبليغات كلمه اساسي (خصوصاً روي همكاران تبليغاتي) همچنان رشد خواهد كرد و آن را به هدف بالاتري براي خلافكاران بدل خواهد نمود. از سوي ديگر، PPC در برابر حملات آسيب پذيري بيشتري پيدا خواهد نمود؛ حملاتي  كه براي آسيب‌رساني به كل سيستم و نه يك شركت خاص طراحي شده‌اند.

 از اين رو فراهم‌كنندگان PPC در برابر انتشاردهندگان اسپم، scam و jammهاي شبكه توان خود را از دست خواهند داد. جان اسليد، مسئِول مراقبت از كليك ياهو، مي‌گويد: <اگر پنج سال پيش درباره كليك‌هاي تقلبي  با من صحبت مي‌كرديد، شما را ديوانه خطاب مي‌كردم. اما اكنون اين موضوع تمام وقت مرا به خود اختصاص داده است.>



:: موضوعات مرتبط: راز و رمز های تجارت , ,
:: بازدید از این مطلب : 180
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : سه شنبه 20 دی 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : تاجر ایرانی

هفت اشتباه بزرگ در تجارت الكترونيك‌



تنوع سليقه در نحوه خريد بين مصرف كنندگان امري مرسوم است. اگر شما يك فروشنده هستيد با اجتناب از چند اشتباه بسيار بزرگ، به مشتريانتان اطمينان خاطر دهيد كه بخش خريد سايت شما چيز وحشتناكي نبوده و كار با آن راحت و آسان است. بر اساس تحقيقي كه توسط يك شركت كارت‌هاي اعتباري منتشر گرديد، تقريباً نيمي از صاحبان كارت‌هاي ويزا نسبت به خريد اينترنتي، ترديدي بي‌دليل دارند. اين تحقيق فاش مي‌سازد كه عليرغم سهولت و راحتي استفاده آنلاين از كارت‌هاي اعتباري، تقريباً حدود 40 درصد مشتريان صاحب كارت‌هاي ويزا، در استفاده از اينترنت براي خريد كالاها و اجناس مورد نظر خود نوعي نگراني و ترديد دارند. متأسفانه بسياري از صاحبان فروشگاه‌هاي تجارت الكترونيك، به جاي اين كه حداكثر تلاش خود را براي كاهش اين دلواپسي‌ها و ترديدهاي مشتريانشان به كار ببرند، به طور ناخواسته آتش ايجاد شده را شعله‌ورتر مي‌كنند! هر روز داستان ديگري درباره خريد كالايي از اينترنت پخش مي‌شود كه باعث ترس و در نتيجه انصراف خريدكنندگان بعدي از خريد اينترنتي مي‌گردد. داستان‌هايي درباره كالاهايي كه به مقصد نرسيده‌اند، صفحات وبي كه قفل شده‌اند يا از كارت اعتباري خريدار دو بار برداشت كرده‌اند و فرم‌هاي خريدي كه تاييد نهايي خريد ندارند. اما اگر شما براي جلب اطمينان مشتريانتان وقت بگذاريد و سايت‌ تجارت الكترونيك خود را از ديد كاربر و نه از ديد فروشنده بر پا كنيد، به سادگي مي‌توانيد اين ترس‌هاي بي‌دليل را از دل مشتريانتان بزداييد. در اين مقاله ما به بررسي هفت اشتباه مهلك كه فروشندگان اينترنتي مرتكب آن مي‌شوند مي‌پردازيم و اصرار مي‌كنيم كه پيش از آن كه شركت شما نيز به شركت ديگري مبدل شود كه با سهل‌انگاري، اعتماد خريداران را درهم مي شكند، براي خود كاري بكنيد.


اشتباه اول: سبدهاي خريد گيج كننده‌
سناريو: خوب، بالاخره شما وارد يك سايت فروش اينترنتي محصولات شده‌ايد و مي‌خواهيد محصول يا كالايي را به صورت Online خريداري كنيد، با خوشحالي كارتان را در گشت و گذار از ميان دالا‌ن‌هاي مجازي اين بهشت Online تمام كرده و چرخ خريد رويايي خود را از انبوهي از اجناس مختلف، كه پس از صرف وقتي زياد با زحمت و دقت انتخاب كرده‌ايد پر نموده‌ايد و آماده‌ايد كه يك عالمه پول خرج كرده و به يك ساعت خريد سخت پايان ببخشيد.
مي‌خواهيد ببينيد كلاً چه چيزهايي در سبد خود گذاشته‌ايد، اما يك لحظه بايستيد! ... دكمه نمايش سبد خريد كجا است؟! در حقيقت از خود مي‌پرسيد چگونه بايد به مرحله كنترل سبد خريد برسم؟ آه، خداي من! من نمي‌توانم چيزهايي را كه انتخاب كرده‌ام عوض كنم! لغو! لغو! لغو!

در دنياي تجارت الكترونيك، فرم‌هاي خريد لغو‌شده و خريداراني كه خريدشان لنگ مانده است چيزي طبيعي هستند. بر اساس گزارش "مطالعه كارايي تجارت الكترونيك" كه توسط شركت Scivisum كه يك شركت مطالعه و تحليل و بررسي در مورد وب مي‌باشد تهيه شده است، فرم‌ها يا سبدهاي خريد هشتاد درصد سايت‌هاي انگليس ايراد دارند. تحقيق اين گزارش كه بر روي 51 سايت مشهور انجام شده است نشان داد كه ميزان لغو فرم‌هاي خريد در سايت‌هاي انگليس، 10 برابر بيشتر از اندازه استاندارد آن است.
راه حل: سادگي! يك سايت رنگارنگ، با نمايي خيالي و خارق‌العاده كه موزيك پخش مي‌كند، رنگ‌هاي رنگين كمان را به نمايش مي‌گذارد و ليستي طويل از انواع و اقسام محصولات مختلف را پيش چشمان مشتري رديف مي‌كند، ذره‌اي ارزش نخواهد داشت اگر مشتريان شما ندانند كجا بايد سفارش‌هاي خود را تكميل كنند.
مالكولم دافيت، مدير واحد تجاري شركت Dreamteam Design اظهار مي‌دارد: "از آنجا كه نمي‌توانيد به هنگام بازديد مشتريان از فروشگاه اينترنتي خود، جلوي هر يك از آن‌ها قرار گرفته و آن‌ها را راهنمايي كنيد، بايد براي آن‌ها امكان مرور جنس‌هايي را كه برداشته و در سبد خريد خود گذاشته‌اند، بسيار آسان سازيد و براي آن‌ها، واسطي ساده و كاربرپسند به منظور كنترل سبد خريدشان فراهم كنيد كه استفاده از آن نيز راحت باشد".
شما همچنين بايد با مشكلات اين كار آشنا باشيد. شبكه ClickZ بيان مي‌دارد كه 47 درصد صاحبان فروشگاه‌هاي اينترنتي اصلاً اطلاعي درباره ميزان ناتمام ماندن فرم‌هاي خريد خود ندارند.

اشتباه دوم: پرس و جوي بي‌دليل‌سناريو: بازديدكنندگان سايت شما تمايل دارند كه تجربه خريد خود را به سرعت و بدون ايجاد هرگونه وقفه بي‌دليل به اتمام برسانند. حتي در سريعترين و قابل پيمايش‌ترين سايت‌ها، تعداد بسيار كمي از مشتريان، وقت يا حوصله

آن را دارند كه پيش از آن كه اجازه خريد پيدا كنند، زندگينامه خود را تنها به خاطر راضي كردن نياز بي حد و حصر شما به تحقيق در مورد نحوه خريد مشتريان، تايپ كنند. مطمئناً خودتان هم تحمل چنين چيزي را در فروشگاه محلي نزديك خانه خود نداريد، داريد؟
مارك تمپل، مدير واحد اجرايي شركت MAD قبلاً با چنين مواردي برخورد داشته است. او بيان مي‌دارد كه: "يكي از مشتريانMAD ارائه‌دهنده خدمات حقوقي است كه در وب سايت آن‌ها، پيش از آن كه بازديدكننده بتواند كار مورد نظر خود را سفارش دهد مجبور است به 26 سوال پاسخ بدهد. تعدادي از اين سوالات نيز واقعاً سوالات نامربوطي هستند مانند "كجا با ما آشنا شديد؟ يا ميانگين سالانه زماني كه براي انجام چنين اموري صرف مي‌كنيد چقدر است.
راه حل: تمپل اظهار مي‌دارد كه: هرگز سوالاتي كه ارتباطي با روند خريد ندارند از مشتري نپرسيد. مشتريان دوست دارند هر چه زودتر و سريعتر خريد خود را تمام كنند. در حقيقت اساساً به همين دليل است كه مي‌خواهند به صورت Online خريد كنند".

اشتباه سوم: مشكلِ پيدا كردن كالا
سناريو: شما فروشنده‌اي هستيد كه در فروشگاه اينترنتي خود بيش از هر فروشنده ديگري در كره زمين، كفش و لباس و پوشاك عرضه مي‌كنيد. انبار كالاهاي شما هم پر است از انواع و اقسام مختلف هر يك از اين كالاها كه سليقه هر خريداري را برآورده مي‌كند. حالا كه اين طور است، پس حداقل اين كار را براي آن‌ها راحت كنيد! لي

تاملينسون، مدير واحد توسعه بازرگاني شركت موتور جستجوي Mirago نيز با يك مورد خاص برخورد داشته است. او بيان مي‌دارد كه: "يكي از سايت‌هايي كه به صورت روزانه مرا اذيت مي‌كند فروشنده‌اي محبوب است كه طيف وسيعي از محصولات مختلف را از لوازم خانگي گرفته تا لوازم ورزشي، عرضه مي‌كند. وقتي كه وارد سايت اين شركت مي‌شويد در قسمت بالاسمت چپ آن يك كادر جستجو مي‌بينيد. اين كادر جستجو، قابليت بسيار مفيدي به نظر مي‌رسد. اما حقيقت اين است كه بايد در اين كادر، كُد كالا را وارد كنيد. واقعاً بايد پرسيد كسي كه مي‌خواهد خريد كند، از كجا بايد بداند كُد كالاي مورد نظر او در اين سايت چيست؟!"
راه حل: حتماً وقت گذاشته و در سايت خود امكان جستجويي كه كارا و مفيد باشد براي بازديدكنندگانتان فراهم كنيد. محصولات خود را گروه‌بندي كنيد و به نحوي اين كار را انجام دهيد كه مشتريان شما نيز اين گروه‌بندي‌ها را به راحتي بفهمند (از ديد مشتريان به اين قضيه نگاه كنيد نه از ديد خودتان). همچنين اطمينان حاصل كنيد كه سايت شما در موتورهاي جستجوي معروف ثبت شده باشد تا خريداران شما بتوانند از طريق موتورهاي جستجوي خارجي نيز، كالاهاي شما را در اينترنت پيدا كنند. دوروتي آرندت، مدير واحد توزيع و جستجو درKelkoo.co.uk مي‌گويد، تعداد مشترياني كه براي پيدا كردن صفحه محصول مورد نظر خود از موتورهاي جستجوي مختلف استفاده مي‌كنند به ميزان بالايي در حال افزايش است.


اشتباه چهارم: پيمايش با دردسرسناريو: به صحنه ماجرا توجه كنيد: شما با خوشحالي در حال گشت و گذار در يك سايت ايترنتي هستيد كه يك دفعه متوجه مي‌شويد به‌جاي كليك بر روي لينك صفحه كارت تلفن اينترنتي، بر روي لينك صفحه كارت تلفن كليك

كرده‌ايد. مي‌گوييد. خوب. اشكالي ندارد. به عقب بر مي‌گردم. اما ... آه، خداي من ... مثل اين كه راهي براي برگشت به عقب وجود ندارد. واقعاً هيچ راهي براي خروج از قسمت كارت تلفن اينترنتي وجود ندارد؟!
دومينيك مانك‌هاوس، مدير اجرايي شركت Rackspace احساس شما را درك مي‌كند. او بيان مي‌دارد كه: " تعداد دفعاتي كه با يك سايت خريد اينترنتي با طراحي بسيار بد و قابليت پيمايش بسيار ضعيف برخورد داشته‌ام آنقدر زياد است كه اصلاً نمي‌توانم آن‌ها را بشمارم!" او مي‌گويد: "اگر صفحات يك سايت به طور مداوم ايراد داشته باشد و زمان اعتبار آن ها به سرعت به انقضاء برسد، مشتريان عصباني مي‌شوند". مردم دوست ندارند وارد جايي بشوند كه امكان برگشت ندارد يا روند پيمايششان در صفحاتي گير كند كه عبارت "اخطار! اعتبار صفحه به انقضاء رسيده است" يا "صفحه مورد نظر وجود ندارد" يا "لطفاً اطلاعات خود را مجدداً وارد كنيد" را نشان مي‌دهد.
راه‌حل: صفحاتي براي بازديدكنندگان مهيا كنيد كه اعلان‌‌هايي دقيق و واضح داشته باشند. تعداد صفحاتي را كه در اثناي خريد نياز به بازتازه‌شدن يا كامپايل مجدد دارند را كم كنيد. چنين چيزي كاربرپسندي ناميده مي‌شود. مانك‌هاوس اضافه مي‌كند: "يك سايت خريد اينترنتي بايد ساده باشد تا مردم به راحتي بتوانند آن را پيمايش كنند والا مردم، هرگز باز نخواهند گشت. سايت‌هاي خريد اينترنتي بايد با پرهيز از پيچيدگي پيمايش، از ترساندن مردم از خريد اينترنتي دست بردارند".

اشتباه پنجم: صورتحساب‌هاي عجيب‌سناريو: خوب. بالاخره شما كالاهاي خود را انتخاب كرده و سبد خريدتان را پر نموده‌ايد و آماده‌ايد تا اطلاعات كارت اعتباري خود را وارد كرده و از طريق اينترنت، اين عنصر آسماني را (البته به صورت كُد شده!) براي فروشنده ارسال كنيد. اما چگونه بايد خريد خود را تاييد كنيد؟ دكمه Submit كجا است؟ اين همه موافقت‌نامه و شرايط قرارداد براي چيست كه بايد تاييد كنيد؟ نكند يك وقت دوبار پرداخت كنم؟! در حالي كه با كادرهايي كوچك در فرم خريد مواجه

شده‌ايد، ناگهان حسي غريب شما را در بر مي‌گيرد كه بايد هر چه زودتر اينجا را ترك كرده و خود را نجات بدهيد و سراغ فروشنده ديگري برويد كه كمتر ترسناك باشد!
ماركوس ريچاردسون، مدير اروپايي شركت WebtraffiQ مي‌گويد اين، ماجرايي آشنا است. "ما متوجه شده‌ايم كه برخي از سايت‌هاي تجارت‌الكترونيك، داراي روند خريدي پيچيده يا طولاني هستند كه باعث مي‌شود خريداران بترسند و به كل درباره خريد خود ترديد كنند".
راه حل: آزمايش كنيد، آزمايش كنيد و باز هم آزمايش كنيد. پيش از بارگذاري سايت تجارت‌الكترونيك خود يا ايجاد تغيير در آن، از صحت كاركرد روند پيمايش و خريد آن، اطمينان حاصل كنيد. بدين ترتيب مي‌توانيد هر نكته‌اي را پيش از آن كه يك خريدار يا بازديدكننده با آن مواجه شود، پيدا كنيد.
لويزي آرنولد، مدير بازاريابي شركت Scivisum پيشنهاد مي‌كند در قسمت پرداخت، حداكثر امكان كنترل به بازديدكنندگان داده شود، به طوري كه قادر باشند به راحتي در روند خريد عقب و جلو بروند، بدون آن كه داده‌اي را از دست بدهند يا مجبور باشند اطلاعاتي را دوباره وارد كنند.
آرنولد همچنين توصيه مي‌كند، به هنگام بررسي و تحت نظر گرفتن سيستم خريد و فروش خود، به ويژه به زمان پاسخ فرم‌هايي كه مشخصات مشتري را مي‌گيرند دقت‌‌كنيد تا در صورت طولاني بودن اين زمان بتوانيد با كوتاه كردن آن، از معطل ماندن مشتري جلوگيري كنيد".

اشتباه ششم: گيج كردن مشتري‌سناريو: ممكن است فرد متخصص و باهوشي را براي طراحي سايت مدرن خود استخدام كرده باشيد، اما مواظب باشيد كه ديگر زياد از حد هم شورش را در نياوريد. اگر تمامي زرق و برقي كه در سايتتان به راه انداخته‌ايد به صورت

مانعي براي خريداران درآيد كه اساساً جلوي آن‌ها را از رفتن به قسمتي كه مي‌خواهند بروند يا پيدا كردن چيزي كه به دنبال آن مي‌گردند بگيرد، خريداران هرگز علاقه و توجهي به سر‌و‌صدا و شلوغ‌بازي‌هايي كه در سايتتان به راه انداخته‌ايد نشان نخواهند داد.
در حقيقت، هفتاد درصد مردم قادر به خريد از طريق اينترنت نيستند تنها به اين دليل كه چيزي را كه نياز دارند واقعاً پيدا نمي‌كنند. مت رمسي، يكي از مديران E3 Media مي‌گويد اين يك آمار تكان‌دهنده است. اين بدين معني است كه يكي از نكات كليدي موفقيت در توسعه يك سايت، كارايي آن است.
راه حل: اطمينان حاصل كنيد كه سايت شما كاربر پسند باشد و پيش از آن كه سير طراحي آن خيلي جلو برود، تا جايي كه مي‌توانيد، كارايي و كاربرپسندي آن را آزمايش كنيد.
رمسي بيان مي‌كند كه كاربرپسندي و قابليت استفاده، نقش نامحسوسي بازي مي‌كند. به طوري كه اگر هرچه كار با يك سايت سخت‌تر باشد، كاربران آن، احساس مي‌كنند كه محصولات سايت گرانتر است. عكس اين قضيه نيز درست است. اگر سايتي به راحتي قابل مرور و پيمايش باشد و محتواي آن به راحتي قابل درك بوده و عاري از عناصر پيچيده مختلف باشد، كالاهاي آن، ارزانتر از جاهاي ديگر به نظر خواهد رسيد.


اشتباه هفتم: وعده‌هاي پوچ‌سناريو: شما يك تخته موج‌سواري نو به صورت online خريده‌ايد. امواج دريا بسيار عالي است، اما تخته موج‌سواري شما هنوز در راه است و به دست شما نرسيده است. نتيجه؟ شما نمي‌توانيد به موج‌سواري برويد! هنگامي كه ما چيزي را به صورت online مي‌خريم، طبيعتاً آن را همين الان مي‌خواهيم. حداقل در روزي كه فروشنده تحويل آن را

وعده داده است. سرعت خوب است، صحت و درستي نيز خوب است، و تحويل در حداقل زمان ممكن نيز خوب است. اما تاخير، بسيار بد است. مشتريان هرگز باز نخواهند گشت، چرا كه اگر صريح بگوييم، آن‌ها تعداد بي‌شمار ديگري از فروشندگان را براي خريد جنس مورد نظر خود، پيش رو دارند.
لزار دزاميك، مدير راهبردهاي الكترونيكي شركت UnderWired مي‌گويد، سايت Mothercare بهترين روند خريد را دارد. اگر شما ساعت 5 بعد‌از‌ظهر سفارش داده باشيد، كالاي مورد نظر شما معمولاً صبح روز بعد به دست شما مي‌رسد. اما يكي از رقيبان سر‌سخت آن يكي از بدترين روندهاي خريد را دارد. هميشه تاخير دارد، اجناسي را دوبار مي‌فرستد، يا اجناسي را اشتباهي مي‌فرستد، دوبار براي شما صورت‌حساب مي‌دهد، سيستم عودت‌‌دهي پيچيده‌اي دارد، ... . و در كل مي‌توان گفت خريداري كه يك بار از آن چيزي بخرد ديگر براي خريد پيش او بر نخواهد گشت!
راه حل: براي روند تكميل خريد و تحويل كالا تا آنجا كه مي‌توانيد وقت بگذاريد و پول خرج كنيد. تمام تلاش و زحمات شما به هدر خواهد رفت اگر كالاهاي سفارش داده شده را سر وقت به مشتريان تحويل ندهيد.
دزاميك مي‌گويد تكميل روند خريد با تحويل به موقع كالا به مشتري، تاثير بسيار بزرگي در معرفي مارك محصولات و تجربه كلي مشتريان از خريد اينترنتي‌شان دارد. دراختيار داشتن روان‌ترين سايت اينترنتي دنيا كمكي نخواهد كرد اگر آخرين مرحله آن ناقص بوده يا ايراد داشته باشد. مطالعات گوناگوني نشان مي‌دهد رغبت به خريد دوباره از يك سايت، به ميزان زيادي بر اساس روند تحويل كالا شكل مي‌گيرد.



:: موضوعات مرتبط: راز و رمز های تجارت , ,
:: بازدید از این مطلب : 150
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : سه شنبه 20 دی 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : تاجر ایرانی

میلیاردر مسابقات فرمول یک
برنارد اسلستون، کسی که فرمول یک را تبدیل به یکی از پرطرفدارترین ورزش‌های جهان کرد، در سال 2010 با ثروت 4 میلیارد دلار به عنوان دویست و دوازدهمین فرد ثروتمند جهان بود. وی کارآفرینی بریتانیایی در زمینه ورزش است. برنارد اسلستون در حال حاضر ريیس شرکت مدیریت فرمول یک است.

برنارد چارلز اسلستون در 28 اکتبر سال 1930 در دهکده کوچکی در سه مایلی جنوب بانگی در اسفالک به نام سنت پیتر ساوت المهام متولد شد. کمي‌بعد خانواده او به بکسلی هیت در کنت که در حال حاضر بخشی از لندن است، نقل مکان کردند. اسلستون در سن 16 سالگی مدرسه را رها کرد تا در یک کارخانه گاز محلی مشغول به کار شود و همچنین به دنبال علاقه اصلی‌اش یعنی موتورسیکلت سواری برود.
اسلستون بلافاصله پس از اتمام جنگ جهانی دوم به کسب و کار فروش قطعات موتورسیکلت‌ها وارد شد و به همراه شریکش،‌ فرد کومپتون بنگاه معاملات موتورسیکلت کومپتون و اسلستون را راه‌اندازی کردند. اولین تجربه مسابقه اسلستون در سال 1949 و در سری‌های فرمول سه 500 سی سی اتفاق افتاد. اسلستون در تعداد محدودی از مسابقات شرکت کرد، اما توانست جایگاه‌های خوبی را از آن خود کند و در برخی از آنها نیز پیروز شود. فعالیت اسلستون به تدریج به خاطر چندین حادثه و اتفاق کمتر شد، اما در نهایت پس از یک تصادف شدید در سال 1951 در پیست‌هاچ مجبور شد به کلی مسابقه را کنار بگذارد. اسلستون پس از تصادف به کسب و کار سودآور در زمینه املاک و مستغلات و تامین مالی روی آورد. او همچنین اداره بنگاه حراج اتومبیل «ویک اند» را به دست گرفت.
اسلستون در سال 1957 به دنیای مسابقه بازگشت و یک راننده معروف به نام استوارت لوییس اوانز را تحت مدیریت خود گرفت و تیم فرمول یک کانکتیکات را هم خرید. برنارد اسلستون حتی زمانی که لوییس اوانز به تیم وان‌وال رفت، مدیر برنامه‌های او باقی ماند تا زمانی که لوییس اوانز به خاطر جراحت شدیدی که در یک تصادف برداشت بازنشسته شد. با این حال دوستی اسلستون با هم تیمي‌سابقش، روی سالوادوری، او را به سمت مدیریت برنامه‌های رینت سوق داد و همچنین توانست مالک بخشی از تیم لوتوس،‌ یک تیم فرمول دو، شود. رینت نیز پس از مدتی جراحتی شدید در یک تصادف در پیست مونزا برداشت. به همین دلیل اسلستون مدیریت مسابقه‌دهندگان را به کل کنار گذاشت و تصمیم گرفت به طور تمام وقت برای تیم‌ها کار کند. او در سال 1972 تیم برابهام را خرید. برنارد اسلستون در سال 1972 مدیرعامل انجمن موسسان فرمول یک (FOCA) شد و بر سر امور حقوقی با فدراسیون بین‌المللی اتومبیل (FIA) وارد مذاکره شد که نتیجه آن دریافت حق تلویزیون برای FOCA بود. کمي‌بعد اسلستون شرکت مدیریت و ارتقای فرمول یک را با پرداخت 47 درصد درآمد شرکت به تیم‌ها،‌ 30 درصد به FIA و 23 درصد به انجمن عکاسان فرمول یک (FOPA) تاسیس کرد.
حقوق تلویزیونی طی دهه 1990 بین شرکت‌های اسلستون، تیم‌ها و FIA در گردش بود. اسلستون در سال 1999 تحت یک عمل بزرگ قلب قرار گرفت، اما همچنان پرانرژی باقی ماند و به کسب و کار خود ادامه داد. او یکی از ثروتمندترین شهروندان انگلیس است که بخش عظیمي‌از ثروت خود را به امور خیریه اهدا کرده است. اسلستون دلیل اصلی شهرت جهانی مسابقات فرمول یک است. فرمول یک بدون نمایش‌های تلویزیونی تنها مي‌توانست به درصد حداقلی از طرفداران دست پیدا کند. گروه فرمول یک در حال حاضر مجموعه‌ای از شرکت‌ها است که مسوول ارتقای مسابقات قهرمانی جهانی فرمول یک و بهره‌برداری از حقوق تجاری ورزش هستند.
برنارد اسلستون از همسر خود جدا شده و دو فرزند دارد. وی در حال حاضر ساکن لندن است.



:: موضوعات مرتبط: راز و رمز های تجارت , ,
:: بازدید از این مطلب : 185
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : سه شنبه 20 دی 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : تاجر ایرانی

شركتي كه از ايده‌ کارمند اپل به‌ وجود آمد

 


شرکت الکترونیک آرت EA شرکتی بین‌المللی است که در زمینه توسعه، ساخت و توزیع بازی‌های ويدئویی فعالیت دارد.‌ اين شرکت در سال 1982 توسط تریپ‌هاوکینز بنیان نهاده شد و یکی از شرکت‌هاي پیشرو در زمینه بازی‌های کامپیوتری خانگی می‌باشد.

در‌ اين سال، تریپ‌هاوکینز جلسه‌اي را با دان والنتاین و سیکویا کپیتال برای تامین مالی‌ايده جدید خود Amazin Software ترتیب داد. والنتاین، ‌هاوکینز را ترغیب به ترک شرکت اپل كرد که در آن سمت مدیر بازاریابی را عهده‌دار بود و به او اجازه داد تا از یکی از دفاتر سیکویا کپیتال برای راه‌اندازی شرکت جدید استفاده نماید. در 28 مه ‌1928‌ هاوکینز شرکت را با سرمايه‌گذاري شخصی حدود 200هزار دلار راه‌اندازی کرد و هفت ماه بعد توانست مبلغ 2میلیون دلار را از چند شرکت، تامین مالی نماید. برای مدت بیش از هفت ماه‌ هاوکینز مشغول اصلاح طرح تجاری خود بود و در نهایت با کمک اولین کارمند استخدامي‌خود، ریچ ملمون توانست طرح را به اتمام رساند. در طول ‌اين مدت، ‌هاوکینز دو نفر از همکاران سابق خود در اپل به نام‌های دیو اوانز و پت ماریوت را استخدام کرد و همین‌طور یکی از همکلاسی‌ها سابق خود را نیز که در شرکت آتاری مشغول به کار بود وارد شرکت کرد. اغلب کارمندان جدید که وارد شرکت مي‌شدند از نام آن ناراضی بودند و به‌اين ترتیب بر اساس رای‌گیری و از آنجا که طراحان بازی‌ها، را game artist نام نهاده بودند قرار شد که نام شرکت به soft art تغییر داده شود و در نهایت‌ هاوکینز با ارتباط دادن نام الکترونیک به نام اصلی توانست برند Electronic Arts را برگزیند. در اواخر دهه 1980 شرکت شروع به تولید دستگاه‌های بازی خانگی كرد و در اوایل دهه 1990 میزهای مخصوص‌اين بازی‌ها را روانه بازار کرد. EA بعدها توانست از طریق تصاحب شرکت‌های موفق در‌اين زمینه خود را گسترش دهد.
دفتر مرکزی شرکت هم اينک در کالیفرنیا واقع است. در میان سال‌های 1991 تا 2007‌ هاوکینز از شرکت خارج شد و پس از او «لری پروبست» به سمت مدیرعامل برگزیده شد و شرکت را به اندازه و موقعیت کنونی خود رساند. در سال 2007 پروبست پس از کسب کرسی در هیات مدیره از سمت مدیرعاملي کناره گیری کرد و جان ریچیتلو که سال‌ها در EA کار کرده بود برای‌اين شغل برگزیده شد. او قبلا در شرکت‌های الویشن پارتنرز، سارا لی و پپسی کار کرده بود و پس از انتصاب اعلام کرد که سازمان با تغییر ساختار روبه‌رو است و به 4بخش تقسیم خواهد شد و هر بخش خود مسوول توسعه محصولات و انتشار آنها خواهد بود. هدف از ‌اين کار‌، ايجاد انگیزه برای کارمندان هر بخش و پرورش نوآوری و بالابردن کیفیت کار در هر بخش بود تا بازی‌ها سریع تر به بازار وارد شوند. در سال 2008 شرکت پیشنهاد خریدی برای شرکت رقیب خود take two interactive اعلام كرد و بعد از عرضه اولیه به قیمت 25 دلار برای هر سهم، همه نقل و انتقالات نقدی از طرف‌اين شرکت رد شد و در روز بعد EA پیشنهاد قیمت را 26دلار بر هر سهم اعلام كرد که باعث می‌شد 64 درصد سود بيشتر در مقایسه با قیمت روز قبل نصیب شرکت شود. در سال 2008 اعلام شد که شرکت یکی از بخش‌های خود را با بخش سیمز ادغام می‌نماید و همین‌طور «کتی ورابک» که از ماه مه ‌2007 مدیریت شرکت را برعهده داشت از کار کناره گرفت.
پس از بحران 2008 ، شرکت با وضع بدی روبه‌‌رو شد و در سال 2009 مجبور به تعدیل 1100 نفر از کارمندانش که حدودا 11 درصد از کل کارکنان را شامل می‌شد، گردید. در 9 نوامبر 2009 شرکت EA اعلام کرد که با مبلغ 275 میلیون دلار شرکت casual social game را که تولیدکننده Playfish بود، تصاحب کرده است و در همان روز شرکت تعداد 1500 نفر تعدیل نیرو را اعلام کرد و ‌اين مساله باعث شد یکی از استودیوها به طور کلی تعطیل شود. در اکتبر 2010 شرکت اعلام کرد که تولیدکنندگان بازی‌های iPhone و iPad به نام چیلینگو را به مبلغ 20میلیون دلار با پرداخت نقد تصاحب کرده است.
در پایان سال مالی 2010‌اين شرکت گردش مالی 3/5 میلیارد دلار و درآمد خالص 719 میلیون دلار را داشته است. بیشترین موفقیت EA در زمینه بازی‌های ورزشی تحت نام EA sport، بازی‌هایی تحت لیسانس فیلم‌های سینمایی معروف مانند هری‌پاتر و یا بازی‌های طولانی مدت مانند need for speed و خانواده سیمز بوده است.



:: موضوعات مرتبط: راز و رمز های تجارت , ,
:: بازدید از این مطلب : 185
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : سه شنبه 20 دی 1389 | نظرات ()