نوشته شده توسط : تاجر ایرانی

 

این خطر یعنی فشار های قبل ازدواج مانعی برای یک انتخاب صحیح موضوع اصلی صحبت ماست .

 

شابد انگیزه اصلی برای نوشتن این پست مشاهده یکی از دوستانم است که بر اثر فشار های اطرافیان مجبور به ازدواج با فردی در تضاد با آنچه به دنبالش بود شد اما در حالت کلی این موضوع به اندازه ای قابل تعمیم و به عبارتی بصورت  یک مشکل اجتماعی نمود دارد که براحتی میتوانم با دیدی فراتر درباره آن بنویسم .

 

شاید وقتی صحبت از یک فرد مجرد میکنیم نظر همه اختصاصا به پسران و دخترانی معطوف گردد که ازدواج نکرده اند اما روی صحبت این پست با افرادی که طلاق گرفته اند نیز است  هر چند مقوله ازدواج مجدد برای این قشر ابعاد اجتماعی و روانشانسی خاصی را نیز می طلبد .

اگر کمی به اطراف خود بنگریم مشاهده میکنیم نزدیکان یا همکارانمان به بهانه های مختلف کنایه هایی از ازدواج نثارمان میکنند . آنچه که در این میان قابل تامل است تاثیر این روند بر قوت گرفتن یک انتخاب اشتباه است .تصمیمی که اگر در شرایط عادی بودید آنرا نمی گرفتید . همانگونه میدانید میانگین سن ازدواج در کشور افزایش یافته و این امر با توجه به اهمیتی که دین اسلام به موضوع ازدواج دارد نگرانی هر فرد متفکری را در عرصه اجتماعی بر میانگیزد . اینکه چرا این اتفاق رخ داده است موضوع صحبت پست من نیست اما  این خطر یعنی ” فشار های قبل ازدواج مانعی برای یک انتخاب صحیح ” موضوع اصلی صحبت ماست .

یکی از فشار هایی که در افراد زیادی مشاهده نموده ام روی آوردن به ازدواج از سر پاسخ به برخی رفتار های فردی است که تامین آنها در گرو ازدواج نیست . بله نیست ! عاشق شدن ماهیتی دارد که با قرار گرفتن در موقعیت آن فکر و حواس شما را از اغلب امور روزمره باز میدارد . آیا شما فردی هستید که بدنبال فرار از دغدغه هایی هستید که شما را فرا گرفته اند و رمز آنرا در ازدواج به عنوان راه حلی که فکرتان را مشغول نموده , هستید ؟ آیا از دوستان و یا افرادی که رابطه خوبی با آنها داشتید دور افتاده اید و کسی باید این جای خالی را برای شما پر کند؟ آیا از کمبود سوژه برای پرداختن به آن در رنجید و فکر میکنید زندگی شما بی هدف شده است ؟ آیا بی نظمی هایی در زندگی دارید که فکر میکنید با ازدواج سر براه میشوید و این مشکل حل میشود ؟ و … تاکید میکنم اگر هدفتان از ازدواج نوعی خودخواهی و به میان کشیدن فردی است که بتواند جای خالی برخی مشکلات درونی شما را پر کند , شما در معرض نوعی انتخاب نادرست با اولیت تامین آن نیاز مدنظر هستید ! اما خودرا گول زده و آنرا حق خود میدانید یا برای شما میدانند ! . از آن رو که در چنین مواقعی، شما عاشق آن شخص نیستید؛ بلکه شیفته “سرگرمی” و “دل‌مشغولی” خود هستید. چنین روابطی هرگز سرانجامی نخواهد داشت.


یکی از استرس هایی که برای شما ایجاد میکنند موضوعی است که پیش تر به آن اشار نمودم و آن فشار ناشی از بالا رفتن سن شماست . کاری به دلایل آن ندارم .مطمئنا ریشه در زمینه آن خانواده و نیز فرهنگ جامعه دارد. تلقین این نوع استرس اینست که قلمداد کنند سنتان بالا رفته و اکنون شمادر شرایط غیر طبیعی و حساس قرار گرفته اید و باید به خواستگار های اخیرتان بله بگویید و یا عاشق در دسترس ترین دختر شوید . صرف‌نظر از اینکه این فشار از جانب چه عاملی باشد، در هر حال، ممکن است از استانداردهایی که از “همسر ایده‌آل” برای خود تعریف کرده‌اید، چشم‌پوشی کنید و صرفا به خاطر چیزهایی که دیگران فکر می‌کنند و نه بر طبق خواسته واقعی خود، ازدواج کنید .

 

عشق ویژگی دارد که شما را درگیر یک شور و شوق و تعلق خاطری میکند که نمونه آن در کمتر جایی وجود دارد . اما ، این ویژگی مثبت را هنگامی که به منظور پر کردن خلاء‌های احساسی و روحی خود  بکار میبرید، می‌تواند خطرناک باشد. خلاء هایی را که خودتان مسئول تامین و پر کردن آن هستید . آیا شما به منظور پر کردن خلاء‌های روحی خود و نه به خاطر اینکه فرد مناسبی یافته‌اید،ازدواج می کنید ؟ در اینصورت یک تصور از آینده شما اینست : پس از اینکه دوران اولیه نامزدی و زندگی شما سپری شد ممکن است متوجه شوید نه تنها خلاء تنهایی شما برطرف نشده است بلکه تازه با شناختی که از روحیات همسر خود بدست اورده اید رفتارهای او را نمیتوانید تخمل کنید و نیاز دارید از او فاصله بگیرید .البته اینکه شما از همسر خود انتظار داشته باشید تا به تنهایی شما نیافزاید یا شما را در التیام زخم‌هایتان حمایت کند و به شما عشق بورزد یا به شما بیاموزد که چگونه خود را دوست بدارید انتظار صحیحی است، اما در نهایت این شمایید که باید خودسازی کنید .بهتر است این خودسازی را با برنامه ریزی قبل از ازدواج به اوج خود برسانید و در زندگی بعد از ازدواج تکامل دهید .

از دلایل نادرست برای انتخاب اجتناب کنید . خواننده این مطلب خود را به قضا و قدر نمی سپارد و از همه مهمتر اینکه خواننده این پست اول خود را تا حد توان و با متکی به نقاط مثبت خود سرشار میکند و سپس به دنبال گرفتن بله و یا بله دادن میرود



:: موضوعات مرتبط: آموزش كامل مسايل جنسي قسمت دوم , ,
:: برچسب‌ها: قبل ازدواج ,
:: بازدید از این مطلب : 158
|
امتیاز مطلب : 27
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
تاریخ انتشار : پنج شنبه 30 دی 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : تاجر ایرانی

 

 شهوت صرفاً یک امر طبیعی و ذاتی به شمار می رود که برای جذب جنس مخالف به یکدیگر در وجود انسان ها قرار داده شده است. می توان گفت که بدون وجود شهوت انتظار نمی رود که هیچ گونه عشق و یا محبتی میان زن و مرد شکوفا گردد.

شکی نیست که این حس در تمام افراد وجود دارد و تنها راهی است که می تواند به جدایی میان جنس مونث و مذکر پل بزند.

از سوی دیگر یکی از فاکتورهایی که وجود آدمی را شریف و اصیل می سازد، عشق است. عشق یکی از عالی ترین صفات انسانی که به واسطه آن افراد سعی می کنند "بهتر" باشند. انسان ها شاید تنها به دلیل شهوترانی و زیاده خواهی با یکدیگر درگیری ایجاد می کنند؛ اما برای تشکیل خانواده و زندگی مشترک تنها یک دلیل وجود دارد و آن هم چیزی نیست جز عشق.

عاشق شهوترانی بودن

برای مردان، شهوت یک تجربه کاملاً ذهنی است. سیلی از تستسترون در رگ های آنها جاری می شود و دیگر چیزی را نمی بینند. همانند عشق، شهوت نیز آنها را کور می کند. به همین دلیل است که معمولاً در روابط - به ویژه اگر در ابتدای راه قرار گرفته باشید - گفتن این مطلب که طرف عاشق شماست و یا اینکه احساساتش تنها از روی شهوت هستند، اندکی دشوار می نماید. آقایون خیلی سخت می توانند تشخیص دهند که آیا واقعاً عاشق طرف مقابل هستند و یا او را صرفاً به مانند خیالی آتشینی می بینند که هر موقع از جلوی آنها رد می شود، جوشش کوره درونشان شدید تر میشود.

دلیل امر فوق الذکر این است که آقایون این توانایی را دارند که خیلی پیش از اینکه با یک خانم ارتباط عاطفی برقرار کنند، به سادگی می توانند با او وارد رابطه جنسی شوند. هورمون هایی که در بدن آنها ترشح می شود باعث می شود که تصور کنند عاشق شده اند.

به هر حال مشکل اساسی اینجاست که هم عشق و هم شهوت هر دو می توانند آقایون را خلع سلاح کرده و آنها را به شدت آسیب پذیر نمایند. بدین ترتیب آنها به راحتی اراده و قدرت خود را از دست می دهند و تنها برای تجربه سکس، خود را مسخ جنس مخالف می کنند.

همچنین باید اضافه کرد که شهوت سبب می شود تا آقایون تنها از روی احساساتی که در آلت تناسلی آنها ایجاد می شود، تصمیم گیری نمایند و عقل و منطق را به دست باد بسپارند. زمانیکه حس شهوت بر یک مرد غلبه کند، اصلاً اهمیت نمی دهد که آیا او و شریکش مشترکاتی دارند یا خیر؛ او اهمیتی نمی دهد که طرف مقابل اهل کجاست و به کجا می رود؛ تمام حواسش را بر روی پیدا کردن راهی برای رسیدن به دست نیافته های خانم متمرکز می کند. اگر شریک او نیز تنها از روی شهوت با او ارتباط برقرار کرده باشد، از این فرصت سوء استفاده خواهد کرد. اما اگر هر دوی آنها عاشق یکدیگر باشند، این رابطه جنسی می تواند منجر به محکم تر شدن رابطه آنها شود.

آیا شهوت است یا چیز دیگری است؟

چگونه می توانید تفاوت میان عشق و شهوت را تشخیص دهید؟ در این قسمت نکاتی را برایتان ذکر کرده ایم که به واسطه آن بتوانید میان این دو مقوله تمیز قائل شوید.

شهوت است اگر:

فقط به ظاهر و اندام او توجه داشته باشید

حتی قبل از اینکه اسم او را پرسیده باشید، در حال خیال بافی هستید که او بدون لباس چگونه است. یااینکه اگر با او رابطه جنسی برقرار کنید چه احساسی به شما دست خواهد داد.

اهمیت نمی دهید که او چه می گوید

همیشه در حال بهانه آوردن هستید تا به نحوی قرارهای ملاقات خود را با کنسل کنید، مگر اینکه این قرار منجر به قراری رابطه جنسی شود. اگر از شما بخواهد تا کاری برایش انجام دهید، بهانه می آورید و می گویید بیش از اندازه سرتان شلوغ است. اما اگر در کنار شما باشد و با او سکس نداشته باشید این امر ناراحتتان می کند و در ذهن خود، خودتان را در حال برقراری رابطه جنسی با خانم های دیگری تجسم می کنید.

فقط می خواهید برای سکس او را ببینید

برایتان اهمیتی ندارد که به هیچ وجه با او تماس تلفنی نداشته باشید. از این گذشته اصلاً برایتان مهم نیست که جواب زنگ تلفن او را فوراً بدهید و حتی اگر برای چندین روز هم با او صحبت نکنید، مشکلی نخواهید داشت و ترجیح می دهید هر موقع که دو مرتبه از نظر جنسی تحریک شدید او را ملاقات کنید.

برای شهوترانی با او تماس می گیرید

پس از اینکه همراه دوستانتان تعطیلات خوبی را پشت سر گذاشتید، یکمرتبه یاد او می کنید و با او تماس می گیرید تا در کنار هم نوشیدنی میل کنید.

بعد از سکس او را ترک می کنید

پس از این اینکه کارتان تمام شد، به دنبال ساده ترین راهی می گردید که بتوانید محل را تر ک کنید. هیچ نوازشی وجود ندارد، صبح زود برایش صبحانه تهیه نمی کنید، فقط خیلی راحت می گویید: "من باید بروم"

این عشق است، عزیزم

عشق است اگر :


کششی بین شما وجود داشته باشد

برای مدتهای طولانی با هم صحبت می کنید و هر ساعت مانند یک دقیقه برایتان میگذرد. گاهی اوقات آنقدر غرق در حرف زدن می شوید که متوجه گذشت زمان نمیشوید.

احساس می کنید او زیباست

حتی اگر او را بدون هیچ گونه آرایش، در حالیکه موهایش را پشت سرش بسته و مشغول تمیز کردن دست شویی است، ببینید باز هم تصور می کنید که در نظرتان زیباست.

دوست دارید وقت بیشتری را با او صرف کنید

تنها چیزی که می خواهید این است که با او باشید، چه سکس داشته باشید چه نداشته باشید. حتی اگر به شما بگوید که برای برقراری رابطه جنسی نیاز به سپری شدن مدت زمان بیشتری است، باز هم اهمیتی نمی دهید و قبول می کنید.

آینده خود را با او تجسم می کنید

حس غریبی در شما ایجاد می شود و فکر می کنید که بدون وجود او قادر به ادامه زندگی نخواهید بود. به خانواده و دوستان خود اطلاع می دهید که قصد ازدواج با او را دارید و خودتان نیز به تشکیل خانواده با او فکر می کنید.

او را به خانواده خود معرفی می کنید

این موضوع که خانواده تان او رابپذیرد، برایتان اهمیت پیدا می کند و ترجیح می دهید که با تمام اطرافیانتان ارتباط مناسبی برقرار کند.

او را در تمام برنامه های خود شریک می دانید

چه با دوستان مذکر خود بیرون بروید و چه حیوان خانگی خود را برای قدم زدن به پارک ببرید، در همه حال دوست دارید که او در کنارتان باشد. حتی اگر او آنجا هم نباشد، باز یادش از ذهنتان بیرون نمی رود و به دنبال فرصتی می گردید تا یک تلفن کوتاه به او بزنید و بگویید: "دلم برایت تنگ شده". البته حتماً لازم نیست که دوستانتان متوجه شوند شما یک چنین کاری انجام داده اید.

رمانتیک تر می شوید

یک مرتبه می بینید که به گوش دادن به موسیقی های عاشقانه و آرام تمایل بیشتری پیدا کرده اید. برای او گل و یادداشت های عاشقانه می فرستید و ترتیب صرف غذاهای رمانتیک در نور شمع را می دهید.

همیشه طرف او را می گیرید

هر زمان که کسی در مورد او انتقاد می کند، شما سریعاً اقدام به دفاع از او می کنید. در مجامع عمومی همیشه خود را موافق با نظریات او نشان می دهید، حتی اگر در پشت درهای بسته با او مخالف باشید.

او باعث می شود انسان بهتری باشید

او شما را به چالش وا میدارد و تشویقتان می کند. با دیدن او شاد می شوید و حاضرید برای خوشحال کردنش هر کاری که از دستتان بر می آید را انجام دهید.

دوست داشتن شهوت

شهوت برای مدت کوتاهی شما را سرگرم می کند. اما عشق مربوط به مدت زمان بسیار طولانی می شود. هر چند گاهی امکان دارد که این دو مقوله در جای یکدیگر قرار بگیرند، اما باید با توجه کامل، تفاوت میان آنها را تشخیص دهید. باید ببینید که خودتان از زندگی چه می خواهید، همه چیز به شما بستگی دارد .


:: موضوعات مرتبط: آموزش كامل مسايل جنسي قسمت دوم , ,
:: بازدید از این مطلب : 156
|
امتیاز مطلب : 28
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
تاریخ انتشار : پنج شنبه 30 دی 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : تاجر ایرانی

نکات مهم رابطه جنسی مخصوص آقایان

نکات رابطه جنسی اهمیت زیادی برای آقایان دارد چون به آنها کمک می کند بتوانند فعالیت جنسی را به مدت زیادتری ادامه دهند. مردها معمولاً حین رابطه جنسی بیش از اندازه تحریک می شوند که باعث می شود خیلی زود ارضاء شوند و طرف مقابلشان نتواند به اندازه کافی از رابطه جنسی لذت ببرد. همه آقایون دوست دارند که بتوانند رابطه جنسی را بیشتر طول بدهند اما به خاطر نداشتن اطلاعات و تجربه کافی نمی توانند طرفشان را به خوبی ارضاء کنند. تفاوت بسیار زیادی بین جنسیت خانم ها و آقایون وجود دارد. مردها به رابطه جنسی فقط به چشم یک فعالیت جسمی نگاه می کنند درحالیکه خانم ها آن را یک فعالیت احساسی می دانند که از طریق آن می توانند به طرف مقابلشان نزدیک تر شوند. شریک زندگی مثل معمایی می ماند که فقط زمانی می توانید آن را حل کنید که نکات و کلیدهای آن را بدانید. بنابراین، برای کمک به آن دسته از مردهایی که با مشکل ارضاء کردن معشوقشان روبه رو هستند در این مقاله نکات مفیدی ارائه می کنیم.

1. پیش نوازی

این بخش مهمترین بخش برای لذت بخش تر کردن رابطه جنسی است. و اهمیت زیادی دارد چون به هر دو طرف کمک میکند قبل از شروع رابطه جنسی به خوبی تحریک شوند. یادتان باشد آقایان در تقریباً 2 دقیقه به ارگاسم می رسند درحالیکه این زمان برای خانم ها حداقل 10 دقیقه است. به همین علت پیش نوازی راه خیلی خوبی برای آقایون برای طولانی تر کردن رابطه جنسیشان است. مردها باید به خانم ها اجازه دهند که در پیش نوازی به درجه ارگاسم برسند و بعد رابطه جنسی را شروع کنند تا هر دو نفر با هم ارضاء شوند.

2. ارتباط کلامی

ارتباط نکته بسیار مهمی است که باید جدی بگیرید. باید در طول فعالیت جنسی با طرفتان حرف بزنید در غیر اینصورت زنها احساس خواهند کرد که فقط به یک چیز اهمیت می دهید و آن هم رابطه جنسی است. یادتان باشد که خانم ها با حرف زدن بیشتر تحریک می شوند و برای جلب نظر آنها لازم نیست حتماً لمسشان کنید، می توانید به طور کلامی اینکار را بکنید.

3. درک علایق و عدم علایق

مردها در طول رابطه جنسی فقط کاری که خودشان دوست دارند را انجام می دهند اما درک علاقه ها و عدم علاقه های طرف مقابل در لذت بخش تر کردن رابطه جنسی برای هر دو طرف اهمیت زیادی دارد. تصور کنید که هر کاری که خودتان دوست دارید و طرفتان دوست ندارد را انجام دهید، مطمئناً ایجاد مشکل خواهد کرد و آنوقت طرفتان دیگر راغب به رابطه جنسی با شما نخواهد بود. درک متقابل اولین قدم در رابطه جنسی است. آقایون باید از شریک جنسی خود بپرسند که آیا حرکت خاصی را دوست دارند یا نه و اگر دوست نداشتند سعی کنند در طول رابطه جنسی از آن حرکات دوری کنند.

4. توجه به کل بدن طرف مقابل

خانم ها دوست ندارند که مردها فقط به اندام تناسلی آنها توجه داشته باشند. آقایون باید بدانند به جز اندام تناسلی، بدن خانم ها قسمت های دیگری هم دارد که باید به آن توجه کنند. مثل سینه ها، باسن، گردن، ران ها، گوش ها و لب ها و سایر نقاطی که درکنار ناحیه تناسلی باید به آنها توجه شود. شاید تعجب کنید وقتی بفهمید که خانم ها می توانند با تحریک سینه ها هم به ارگاسم برسند پس لطفاً به آنها هم توجه خاص داشته باشید. یادتان باشد با بدن او سخت و خشن برخورد نکنید، نوازش ملایم هم او را تحریک خواهد کرد.

5. تحسین کردن

تحسین کردن نکته دیگری برای آقایون است که نقش بسیار مهمی در عشق بازی ایفا می کند. از قدیم گفته اند که خانم ها از تعریف و تمجید خوششان می آید و وقتی اینکار را می کنید او واقعاً آنرا احساس می کند. لطفاً دقت کنید که این تحسین ها باید واقعی باشند در غیر اینصورت نتیجه ای که می خواهید عایدتان نمی شود. با گفتن اینکه به او بیشتر از هر چیز دیگری در دنیا نیاز دارید و هر کاری برایش انجام می دهید، تحسینش کنید. می توانید خیلی ساده بگویید که بدنش را دوست دارید و خیلی عالی رابطه جنسی می کند. این لذت خودتان را هم علاوه بر سرمستی او از آن تعریف و تمجیدها زیادتر می کند. تحسین کردن باعث می شود بتوانید بیشتر طرفتان را تحریک کنید.

6. خودداری از رابطه جنسی زودهنگام

رابطه جنسی آخرین مرحله عشق بازی است که فقط زمانی باید زمانی انجام دهید که می خواهید لذت را به اوج خود برسانید. انجام زودهنگام رابطه جنسی تناسلی تحریک خانم ها را کم می کند. همچنین می تواند برایشان دردناک باشد. یادتان باشد که باید قبل از شروع عمل جنسی اندام تناسلی خانم ها حسابی خیس شده باشد، و این مسئله فقط زمانی اتفاق می افتد که تحریک شده باشند. پس سعی کنید تحریکش کنید و به همه قسمت های بدنش لذت بدهید و وقتی در آخر آمادگی پیدا کرد خودش از شما خواهد خواست که عمل جنسی را آغاز کنید. پس یادتان باشد که عمل جنسی باشد آخرین عمل شما باشد و زمانی انجام شود که زن آمادگی آن را پیدا کرده باشد.

7. عاشقانه و احساساتی نگه داشتن فضا

یکی از مهمترین نکات درمورد رابطه جنسی آقایان این است که عاشقانه و احساساتی رابطه جنسی کنند. رابطه جنسی عملی بسیار احساسی است اما به خاطر طبیعت و ذات مردان خیلی وقت ها این عمل برایشان به عملی فیزیکی و مکانیکی تبدیل می شود. سعی کنید حرکاتتان کند و همراه با عشق باشد و مطمئن باشید این احساسی به خانم ها می دهد که همیشه آرزویش را داشته اند. عشق و احساس بخش لازم و ضروری رابطه جنسی است پس سعی کنید احساسی تر رفتار کنید. فقط به خاطر عمل جنسی رابطه جنسی نکنید، آن را راهی بدانید برای بالا بردن احساستان.

8. شوخ طبعی

خانم ها عاشق شوخ طبعی مردان هستند. سعی کنید رابطه جنسی را به عملی خنده آور و شادی بخش تبدیل کنید و ببینید که چقدر طرفتان دوست خواهد داشت. به خودتان بخندید و اینکار باعث می شود فضا عاشقانه تر شود. خانم ها اینکه آقایون سعی می کنند به خنده بیاندازندشان را خیلی دوست دارند. جوک گفتن مخصوصاً جوک های رابطه جنسیی را هم می توانید امتحان کنید اما دقت کنید که شوخ طبعیتان به مسخره کردن طرف مقابل منتهی نشود.

9. نظافت

خانم ها عاشق مردهای مرتب و تمیز هستند. منظورمان از تمیز بودن این نیست که موهای اندام تناسلیتان را بتراشید، اما بهتر است که آنها را کوتاه کنید.  بدنتان را تمیز نگه دارید و اگر بدنتان بو می دهد حتماً از پودر یا اسپری استفاده کنید. قبل از رابطه جنسی یک دوش سریع بگیرید و هم بدنتان را خوب تمیز کنید. تمیزی بدن برای خانم اهمیت زیادی دارد و اگر بدنتان اینطور نباشد حتی ممکن است از رابطه جنسی کردن با شما خودداری کنند.

10. هیجان و لذت

تجربه کردن با رابطه جنسی خیلی مهم است چون عادات همیشگی باعث یکنواخت و خسته کننده شدن آن می شود. می توانید حرکات مختلف را امتحان کنید تا آن یکنواختی از بین برود. اما دقت کنید که طرفتان با آن حرکات راحت باشد. همچنین رابطه جنسی کردن در محیط های مختلف باعث از بین بردن یکنواختی آن می شود و هیجان بیشتری به رابطه می دهد. رابطه جنسی ایستاده یا جلوی آینه یا روی صندلی واقعاً برایتان پر از هیجان خواهد بود.

پس اگر می خواهید که رابطه جنسی لذت بخش و فوق العاده ای داشته باشید، لطفاً نکاتی که در این مقاله ذکر شد را به نحو احسن رعایت کنید. این نکات به شما کمک می کند رابطه جنسیی طولانی تر و دلنشین تر داشته باشید.

 

نکات مهم رابطه جنسی مخصوص خانم ها

در طول این سالها من یک الگوی خاصی را بین خانم ها مشاهده کرده ام که به نظر می رسد از نظر فیزیکی و جنسی احساس عدم اطمینان و امنیت می کنند. همین مسئله باعث می شود که تصمیمات زیان بخشی درمورد رابطه شان بگیرند. خانم ها باید خودشان را قوی تر کنند. بدنتان را دوست داشته باشید (این تنها چیزی است که متعلق به شماست)، ببینید در رابطه جنسی چه دوست دارید و چه دوست ندارید و یاد بگیرید که رابطه جنسی برای لذت بردن است. خیلی مهم است که به خاطر داشته باشید ارتباط کلید اصلی هر رابطه خوب است و رابطه جنسی هم از آن مستثنی نیست. همه آدم ها سستیهایی دارند اما نباید آنها را در یک رابطه سالم دخالت دهند. درمورد این مشکلات خود با طرفتان حرف بزنید، برای از بین بردن آن تلاش کنید یا حداقل آن را به یک حد قابل کنترل برسانید.

در زیر به چند نکته اشاره می کنید که به شما برای داشتن رابطه جنسی بهتر کمک میکند:

1. بدانید که شما یک پرنسس هستید. اعتماد به نفستان را نشان دهید. آقایان از دیدن اطمینانی که به خودتان و رابطه جنسیتان دارید خیلی خوشحال می شوند. مردها خیلی دوست دارند که زنها به خودشان مطمئن باشند. اگر هنوز باور ندارید که یک پرنسس هستید، سعی کنید لباسهایی بپوشید که اعتماد به نفستان را بالا می برد و رابطه جنسیی تر نشانتان می دهد. مرتب آرایشگاه بروید، ناخن هایتان را درست کنید و مدام این جمله را با خودتان تکرار کنید که یک پرنسس جذاب هستید تا زمانیکه شکل واقعیت برایتان بگیرد. فقط یادتان باشد که کارهایی بکنید که احساسی خوب به شما بدهد و اعتماد به نفستان را بالاتر ببرد. یک سرگرمی برای خودتان داشته باشید. اینکار باعث می شود اعتماد به نفستان تقویت شود. همینطور به مردها نشان می دهد که به جز رابطه علایق دیگری هم دارید.

2. دست از سوال کردن درمورد همسر و روابط جنسی قبلی آقایان بردارید. هیچ نیازی به دانستن آن ندارید و مطمئناً مردتان هم علاقه ای به صحبت کردن درمورد آن ندارد. اینکار فقط به حس حسادت ختم می شود که در یک رابطه سالم جایی ندارد. درمورد خودتان هم همینطور است. به هیچ وجه درمورد شوهر قبلی و کارهایی که آنها در رابطه جنسی برایتان می کرده اند با طرفتان صحبت نکنید. مردها دوست ندارند فکر کنند که شما آنها را با کس دیگری مقایسه می کنید. پس این مسائل را فراموش کنید و بدانید که لابد مشکلی بین آنها بوده که از هم جدا شده اند.  آنچه مهم است این است که الان او با شماست پس گذشته ها را به گدشته واگذار کنید.

3. هیچوقت از تلاشهای طرفتان در رابطه جنسی انتقاد نکنید. با انتقاد کردن به آنها می گویید که آنچه را که باید برای شما انجام نمی دهند. این طرفتان را ناراحت می کند و جلوی تحریک شدنشان را می گیرد و خیلی وقت ها به خشم منتهی می شود. شاید درست باشد که آن نتیجه ای که می خواهید را در رابطه جنسیتان نمی گیرید اما انتقاد کردن راه اصلاح آن نیست. پس به جای آن رک و راست باشید و با او در این باره حرف بزنید. این گناه او نیست، چون نمی داند که شما چه دوست دارید و قبلاً هم به او نگفته اید. پس به او بگویید که چه رابطه جنسیی دوست دارید و مطمئن باشید که او هم برای برآوردن نیازهای شما تلاش خواهد کرد.

یادتان باشد زیاد به خودتان سخت نگیرید، از بدنتان لذت ببرید، زندگیتان را دوست داشته باشید، سعی نکنید کسی باشید که نیستید و از اینها گذشته سعی کنید شاد باشید و از همه چیز لذت ببرید.



:: موضوعات مرتبط: آموزش كامل مسايل جنسي قسمت دوم , ,
:: بازدید از این مطلب : 105
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : چهار شنبه 29 دی 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : تاجر ایرانی

فرید زمانی به سحر علاقه مند شده بود... اما حالا، سحر می‌گوید او بیشتر وقت خود را صرف زن‌های زیبای دیگر می‌کند. فرید با عصبانیت اصرار می‌کند که سحر از روی حسادت دیوانه شده. آیا این ازدواج می‌تواند پایدار باشد؟ 

 

 

صحبت‌های زن
من از لاس زدن‌های فرید مریض شده ام این جمله راسحر 32 ساله،‌قد بلند و سفید رنگ، که فقط اولین سالگرد عروسیش را جشن گرفته ، گفت. هر وقت که به یک مهمانی می‌رویم فرید بیشتر به طرف زن‌های زیبای آن اتاق متمایل می‌شود و جرقه ی گفتگو با آن‌ها می‌زند. و حتی زمانی که به یاد می‌آورد که مرا معرفی کند، او خیلی زود قدم می‌زند و من را ترک می‌کند. ما  هر بار آن جا را خیلی زود ترک می‌کنیم چون این کار او باعث خجالت من می‌شود.


من فکر نمی‌کنم این که شوهرم به من توجه کند و آن را نشان دهد توقع زیادی باشد. فرید کاملا با این که حرکاتش مضر است مخالفت می‌کند و او نمی‌خواهد اشتباه خود را بپذیرد. او خیلی سریع و شمرده شمرده صحبت می‌کند، او کلمات من را اداره می‌کند و داستان را همیشه به سمت خودش متمایل می‌کند.
من فرید را در جلسه ی کاری زمانی که او به شرکت ما که دفتر مرکزی بود و برای یک جلسه سالانه شرکت ملاقات کردم . در این زمان مدیریت من در بخش مورد نظرم تمام شده بود. و من بعد از گذشت یک سال کاری پر مشغله بسیار خسته بودم و تصمیم داشتم که با یک روانشناس صحبت کنم.شرکت مرا به یک شهر دیگر منتقل کرد.و من با فرید همکار شدم.

. فرید جذاب بود، او در ابتدا مراقب من بود و به من اظهار عشق می‌کرد. اما در عین حال او خیلی با خانمها خوش و بش می‌کرد . من از این که او با خانمهای همکار و دوستانش صمیمی بود ، عصبی نبودم.


شاید من هرگز نباید با اولین نفر ازدواج می‌کردم. من نمی‌خواستم ازدواجم به بدبختی ازدواج والدینم شود. پدرم وکیل بود و مادرم معلم بود. مادرم درباره ی چگونگی بدبختیش با پدرم همیشه به من چیزهایی می‌گفت. اما آن‌ها به این فکر نمی‌کردند که بتوانند همراه هم جلو بروند، من می‌دانستم که آن‌ها من را دوست دارند

.
خواهرم‌، محبوب پدرم بود، و من همیشه به او حسودی می‌کردم. هرچیزی که در خانه ما می‌آمد مطابق نیاز‌ها، و میل او بود.


 
اما گذشته از آن من بچگی شگفت آوری داشتم. والدینم من را به تلاش برای چیزهای جدید تشویق می‌کردند، و آن‌ها همیشه زمانی که من تصمیمات سختی می‌گرفتم همیشه در کنار من بودند و من را درک می‌کردند.


حالا من به این رسیده ام که چگونه ما متفاوت هستیم. من یک آدم سحر خیز هستم اما فرید در آخر هفته‌ها تا ظهر می‌خوابد. من دوست دارم که در یک پرواز هوایی 2 ساعت قیل از زمان پرواز در فرودگاه باشم، اما او بیهوده وقت تلف می‌کند، بعد به سرعت قبل از این که هواپیما بلند شود به طرف گیت می‌رود. 


در ماه‌های گذشته ما جداگانه زندگی می‌کردیم. من از رفتار او نسبت به من عصبانی هستم و من نمی‌توانم بپذیرم که با او رابطه زناشویی داشته باشم. من حتی نمی‌خواهم بیشتر از این شام او را بپزم. چرا من باید هر چیزی را برای او انجام دهم؟


بیش از همه ی این‌ها من می‌خواهم بتوانم که شوهرم اعتماد کنم. من می‌خواهم که او مرا دوست داشته باشد، در کنارمن باشد، به من علاقه داشته باشد نه به دیگر زن‌ها.

 


صحبت‌های مرد
سحر پیش از این‌ها فکر می‌کرد که این ازدواج خیلی طبیعی و هیجانی است، این جمله را فرید 32 ساله گفت.
ما ماه‌ها است که نمی‌توانیم برای همدیگر عشقی بسازیم، ما ماه‌ها است که نمی‌توانیم مثل گذشتهدر یک اتاق بخوابیم.

 

 او برای شام با من برنامه ریزی نمی‌کند. و در یک شغل مهم قبول نمی‌کند که در کنار من باشد. زمانی که من در خانه هستم او رخت شویی را حتی اگر در کار‌هایش اخلال ایجاد کند ترک نمی‌کند. آیا او تلاش می‌کند تا من راتنبیه کند؟ من برای مدت طولانی بدگمان شده ام که او نمی‌خواهد ازدواجمان پایدار باشد.


من یک لاس زننده نیستم، من اطرافم را نادیده نمی‌گیرم. این تهمت‌ها درست نیست، من همسرم را دوست دارم، و هیچ مشکلی با او ندارم. اما او خودش را متقاعد کرده و بجز این چیز دیگری را مناسب نمی‌داند. او به چشم من یکی از زیبا ترین زنان دنیا است.

 

اما این به این معنی نیست که من نمی‌توانم با زنان دیگر صحبت کنم. من یک شخص خوش مشرب هستم که دوست دارم که در کنار مردم کامل شود. آیا این اشتباه است؟ من همیشه دوستان زیادی دارم. من نمی‌دانم که چرا سحر فکر می‌کند که من خود پرست کم ارزش و بی تربیت هستم.


صراحتا، من مطمئن نیستم که آن را بخواهم. او یک حسادت دیوانه کننده و خاموش نسبت به من دارد. سحر کار‌های من را بد تعبیر می‌کند. و وانمود می‌کند که بدترین است. هر زمان که ما بیرون می‌رویم من اطمینان دارم که او تنها من را دوست دارد، اما او این حس را نسبت به من ندارد.


شاید ما متفاوت هستیم. سحر یک فرد سازمان یافته و با دقت است، من دوست دارم انتخاب‌هایم را همیشه لمس کنم و مقداری خطر هم با آن‌ها مخلوط کنم. من می‌گویم چیزی زیاد نمی‌شود و به دست نمی‌آید مگر این که آن را انجام داد. من به یاد می‌آورم زمانی که 8 ساله بودم و می‌خواستم برای بازی با دختر داییم به خانه آن‌ها بروم، با این که من خیلی کوچک بودم و راه هم خیلی طولانی بود ، مادرم به من می‌گفت که خودت باید تنهایی آن راه را بروی. و من هم به هر صورت آن را می‌رفتم.


والدین من هر دو در یک خانواده ی فقیر بزرگ شده‌اند اما با تلاششان برای خود زندگی خوبی ایجاد کردند. پدر من در یک کارخانه ی بزرگ لباس کار می‌کرد و مادرم کارمند مشاور  املاک بود.

 

والدینم از من و خواهر کوچکترم انتظارات زیادی داشتند. ما همیشه در یک مسیر خوب با هم رقابت می‌کردم. ما عقیده داریم که اگر ما چیزی را بخواهیم و برای آن به‌اندازه ی کافی تلاش کنیم، آن را به دست خواهیم آورد.


اما سحر به هیچ وجه به خودش اطمینان ندارد. او نمی‌تواند یک تصمیم برای هر چیزی بگیرد. مثلا برای خرید یک ماشین جدید و یا رفتن به یک رستوران یک بحث بی پایان راه می‌اندازد. او من را دیوانه می‌خواند. زمانی که من ساختمان آنها رفتم، او از شغلش خسته بود و به چیز‌های جدیدی نیاز داشت. من می‌خواستم کمکش کنم، بنابراین زمانی که من از شغلم به او گفتم، او نسبت به آن نگران بود. چرا او نگران انگیزه ی بعدی هر کاری که من انجام می‌دهم است؟


در این ماه‌های آخر ما به طور جدی مانند یک هم خانه برای همدیگر بودیم. این بهتر از این بود که یک دعوای بزرگ داشته باشیم و هرچه بخواهیم به یک دیگر بگوییم. من تا دیر وقت کار می‌کنم، شام را با دوستانم بیرون می‌خوریم و سعی می‌کنم کمتر به خانه بروم. من نمی‌خواهم سحر را از دست دهم، اما ازدواج ما مثل یک جوک شده است.
نظر مشاور ازدواج فرید و سحر مانند یک بمب بود،‌این جمله را مشاور گفت. هر یک احساس می‌کنند که به یک دیگر آزار می‌رسانند و همدیگر را دوست ندارند و هر یک اصرار دارند که دیگری مقصر است. کلید پایداری ازدواج این دو این است که اولا،‌هر دوی آن‌ها باید مسؤلیت مشکلاتشان را بپذیرند، و دوما، آن‌ها باید به سمت دلسوزی و یکدلی هدایت شوند.

 

فرید باید فرمند و با ملاحظه باشد. او همچنین می‌توانست سلطه جو باشد. بنابراین او می‌تواند هر چیزی را به جنبه ی مثبتش بچرخاند.


فرید در جلسات اولیه ی ما بار‌ها دیر می‌آمد، اما زمانی که من به او گفتم که اگر می‌خواهد این دعوا‌ها پایان یابد باید سر وقت این جا باشد، او هم به گذشته نگاه کرد و تاثیرات منفی رفتارش را دید.


سحر یک زن خوب و کامل بود. اما متاسفانه تا حد زیادی او هنوز درگیر احساسات گذشته ی خود زمانی که پدرش به خواهرش توجه داشت بود. این مشکل سحر باعث شده که او به یک عشق و محبت سیر نشدنی نیاز داشته باشد.


زمانی که سحر گفت چگونه والدین پیرش را تحمل می‌کرد، او تصمیم گرفت تا چیز‌هایی را تغییر دهد. در عوض او به شوهرش تهمت می‌زد، او چیز‌ها را از نقطه نظر خودش مورد آزمایش قرار می‌دهد. زمانی که سحر در حال تغییر کردن بود، فرید نیز شروع به تغییر رفتار خود کرد. او نهایتا پذیرفت که اهل لاس زدن با زن‌ها است، و او با جدیت تلاش کرد که رفتار خود را با دیگر زن‌ها تغییر دهد.


حالا زمان آن بود که در ارتباط آن‌ها را به کمال برسانم.
من قواعدی را برای آن‌ها در دعوا‌ها درست کردم: نباید زیاد همدیگر را مقصر بدانند و به هم تهمت بزنند. در عوض آن‌ها از اصطلاحاتی مثل: زمانی که تو... نسبت به من... . سحر هم به فرید می‌گفت زمانی که تو شب را با زنان قدم می‌زنی من احساس نا امنی می‌کنم.

 
گفتگو را به سمت سؤال‌ها هدایت کنید( من می‌دانم که تو دوست نداری که من با خانماه چت کنم، اما از چه چیزی می‌ترسی؟) بجای این که مستقیما به او حمله کنید و بگویی ( تو عصبانی هستی، من لاس نمی‌زنم) آن‌ها همچنین به یک چاره ی مناسب برای کار و معامله گروهی پیدا کردند.


در طی چهار ماه ، بحران بین آن دو به آسانی کم شد. سحر بسیار خوش حال و دلگرم به زندگی است. او نیاز ندارد که دوباره به همسرش اعتماد کند. و فرید هم از این که پیش همسرش بر می‌گردد بسیار هیجان زده است.



:: موضوعات مرتبط: آموزش كامل مسايل جنسي قسمت دوم , ,
:: بازدید از این مطلب : 128
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : چهار شنبه 29 دی 1389 | نظرات ()